هیاهوی زندگی

در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم !
چه غصه هایی که فقط به سپیدی مویم حاصل شد در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !

به همین سادگی …

دال

این همه بیداد را بی “دال” کن !

شهید


پیرزن طلاهایش را برای کمک به جبهه داد و از اتاق خارج شد؛

جوانی صدا زد : حاج خانم؛ رسیدِ طلاهاتون ...!

پیرزن گفت : من برای دو پسر شهیدم هم رسید نگرفتم …

رنجش

کسی که زود میرنجه .زود میره. زود بر میگرده

ولی کسی که دیر میرنجه دیر میره ولی دیگه برنمیگرده......


ارزش زن


عَرضه که زیاد میشه قیمت پایین میاد؛

هیچ وقت خودت رو زیاد عَرضه نکن ...

تاوان سنگین حوا

حوا بودن تاوان سنگینی دارد …



وقتی آدمـ ها برای هر دمـ و بازدمـ

هوا نیاز دارند …

آفتاب

نوشته ی یک کودک...!
هیچ وقت زیر افتاب اخم نکردم!!!
حتی اگه خورشید چشمم را اذیت کند...!
بذار برای یک بار هم خورشید محبت را ببیند...!
دوست ندارم تلافی اخمم را سر پدرم که در افتاب کار میکند دربیارد!