الا بذکرالله تطمئن القلوب
الا بذکرالله تطمئن القلوب

الا بذکرالله تطمئن القلوب

حرفهایم...

مال تو نبودن..

فـــقــــــط دوری نـــیســـت کـــه آدم رو میـــســـوزونــــــه ....


بــــــودن و مــــــال تــــــو نـــبـــودن ؛ دردش بـــیــــــشـــتره ... !!!...

کوتاه آمده ام..

باور کن کم نیاوره ام
فقط کوتاه آمده ام

عشق دارد هدر می رود !


یکی مثل تو..

می گویند :

عشق خدا به همه یکسان است

ولی من میگویم :

مرا بیشتر از همه دوست دارد...

وگرنه...

به همه...

یکی مثل تو می داد.....



پشت نگرانی های من مردی ایستاده

دوست دارم دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی...
پشت خواب های نا ارام تو چیزی بیش از نگرانی های زنانه نیست!
دوست دارم دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم...

که پشت نگرانی های من مردی ایستاده که دیوانه وار دوستش دارم!


آغــوشـت را میخواهـم . . .

میـدانی ؟
همه را امـــتــحان کرده ام !
قرص خـواب و مّـسکن
روانـشـناس
خنده هـای زورکی . . .
هـنـدزفـری تـوی گـوش و گریه کـردن
ســــیـگار . . . .
دوســتان جدیــد. . .
دل من این حرفـهـا حالیـش نـمیشود !

آغــوشـت را میخواهـم . . .


تو یک عالمه مرد میشوی و من..



دوســـت دارم این رو نوک پنجـــــه بلند شدن ها رو
و بوســــیدن لب های تـــــــــو را
همان لحظه هایی که تو یک عالمه مــَــــرد می شی
و مــَـــــن یک عالمه زن !!

      

chechmat ..

چشمانت را میخواهم...

همان هایی که با تمام وجودم سعی میکردم بفهمانم احساسم را به ان

همان هایی که سعی کردی بفهمانی بمن...


ماه من..

تــــــــــو " !! همــانــے ڪـہ همــیـشـہ " בوســتـش בارم "     همــانـے ڪـہ تــا غــصـّـہ ام مے گیــرב ســر و ڪلّـــہ اش پــیــدا مے شوב و تــا مــرا نـخنـבانـב בســﭞ بـرבار نمے شوב    هـمـانے ڪـہ همــیــشـہ پـــُـر اسـﭞ از شـور و شـاבے و زنـבگے ...    " تــــــ♥ــــو " همیشه هــمــانے ....



باید کسی باشد..


هَـمیشه بـآید کَسـی باشد
کـــہ مــَعنی سه نقطه‌هاے انتهاے جمله‌هایَتـــ را بفهمد
هَـمیشه بـآید کسـی باشد
تا بُغض‌هایتــ را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد
بـآید کسی باشد
کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد
کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد…
کسی بـآشد
کـــہ اگر بهانه‌گیـر شدے بفهمد
کسی بـآشد
کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن
بفهمد به توجّهش احتیآج داری
بفهمد کـــہ درد دارے
کـــہ زندگی درد دارد
بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ
بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران تنگــ شده استــ
همیشه باید کسی باشد....

دلتنگی

دلتنگی خیابان شلوغی است که تو در میانه اش ایستاده باشی
ببینی می آیند
ببینی می روند

و تو همچنان ایستاده باشی !.......